وحید حسینی ایرانی | شهرآرانیوز - چندصد تماشاچی در سینما رکس شهر آبادان در حالی که داشتند فیلم گوزنهای مسعود کیمیایی را تماشا میکردند، زنده زنده در آتشی سوزانده شدند که عامدانه برافروخته شده بود و کسی به دادشان نرسید.
در ظاهر این واقعه تلخ و تکان دهنده یکی از عوامل تسریع سقوط سلطنت پهلوی شد تا جایی که در همان سال شاه برای همیشه کشور را ترک کرد و آن را به دست انقلابیون خشمگین سپرد. درباره علت و عوامل این جنایت، روایتهای متفاوتی وجود دارد و انگشت اتهام به جز ساواک به افراد دیگری نشانه رفته است، البته مدتی پس از پیروزی انقلاب، افرادی در این باره محاکمه شدند و کار به اعدام هم کشیده شد.
از آن سالها تا به امروز بحثها و نوشتههایی با این محوریت شکل گرفته است، اما در سالهای اخیر، به مدد گسترش رسانهها صحبتهای جزئی نگرانه و شاید واقع بینانه تری درباره آتش سوزی سینما رکس آبادان در میگیرد. این تلاشها عرصه فرهنگ را هم درنوردیده است، چنان که در همین اواخر، دو اتفاق جالب بُعد هنری به ثبت فاجعه و گفتن از آن بخشید. یکی انتشار کتابی از کریم نیکونظر به نام «سینماجهنم؛ شش گزارش درباره آدم سوزی در سینمارکس» در سال ۱۳۹۹ بود. نویسنده که خود اهل آبادان و روزنامه نگار و منتقد سینمایی است، در این کتاب میکوشد با بهره گیری از اسناد و روایتهای مختلف که بعضا تازگی دارد، به نقل و شرح ماجرا بپردازد.
«سینماجهنم» بیانی داستانی/مستند دارد و از نقل افراد درگیر ماجرا تا گزارشهای مرتبط مانند مواضع دو حکومت پیش و پس از انقلاب را شامل میشود. همچنین سال ۱۴۰۰، فیلمی از شهرام مکری به نام «جنایت بی دقت» به نمایش درآمد که به واقعه یادشده نظر داشت، البته رویکرد مکری مبتنی بر بازسازی و روایتی هنری است و اگرچه فیلم مشخصا از رخداد آتش سوزی مایه میگیرد و به شیوه آثار مستند نیز درباره آن اطلاع رسانی میکند، نمیتوان آن را مستند محسوب کرد.
به عبارتی، «جنایت بی دقت» ادای دینی است به سینما و چند روایت موازی را با هم پیش میبرد که در آنها به آتش سوزی سینمارکس آبادان پرداخته یا ارجاع داده میشود. در هر صورت، خواندن آن کتاب و تماشای این فیلم احیانا توصیه جذابی برای کسانی است که میخواهند از واقعه تلخ شب ۲۸ مرداد سال ۵۷ بیشتر بدانند.